با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام
آه ای خدا! خودم کمرم را شکسته ام..
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پل های امن پشت سرم را شکسته ام
من دانه دانه اشک خودم را فروختم
نرخ طلایی گهرم را شکسته ام
دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند
آیینه های دور و برم را شکسته ام
آرام کن مرا و در آغوش خود بگیر
حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام
راهم بده به باغ های شجر های طیبه 
من توبه کرده ام تبرم را شکسته ام.....